عالی

تنها و تنها در یک صورت می توانید یک زن را در عرض ثانیه ای بشکنید و خرد کنید. اینکه دقیقا تمام حرفهایی که به او زده اید را بدون جا انداختن یک واو به نفر بعدی بگویید. هرگز این کار را با یک زن نکنید. از زندگی اش بیرون بروید. تنهایش بگذارید، این ها را تاب خواهد آورد. اما بخشش کلماتی که متعلق به او بودند را به دیگری نمی تواند تاب بیاورد. برای ابراز عشق به دیگری کلماتی دیگر بیابید...
ارام روانشاد

به سلامتی شما رفقا. به سلامتی زن حامله‌ای که دارد از کوچه رد می‌شود. به سلامتی بچه اش. به سلامتی گربه‌ای که دیروز هرچقدر بچه‌ها با سنگ زدنش نمُرد. به سلامتی اسید معده. اسید معده‌ی کسی که شمار روزهای غذا نخوردنش از چهل می‌گذرد. به سلامتی خمپاره‌های عمل نکرده, آجرهای پرتاب نشده. به سلامتی آن دوست زود‌ رنجمان. به سلامتی کلیه های فروشی. به سلامتی گنجشکی که صبح ها صوتَ‌ش با تصویر چند قاصدکِ معلق توی حیاط ترکیب می‌شود. به سلامتی شما رفقا. به سلامتی آتشی که این روزها میان کوه‌ها روشن است اما از دور دیده نمی‌شود. به سلامتی دیده نشدنش.

فرزاد پارسایی


  1. من نمی دانم چرا وقتی می خواهند ما را تحت تاثیر قرار دهند از کشته شدن نوزادها و بچه ها در غزه حرف می زنند و تصاویر آنها را نشانمان می دهند. مردهای میان سال را چرا نشانمان نمی دهند. زنهای میان سال را چرا نمی بینیم آنها که با یک عمر خاطره، آرز...وهای تباه شده، تجربیات پیروز یا شکست خورده، دردها و رنج ها زندگی شان نصفه کاره می ماند و می میرند. بچه ها همیشه فرصت دارند رنج ها را فراموش کنند، و اگر در کودکی بمیرند چیزی جز یک بدن تازه و ذهنی نوپا را زیر خاک نمی گذارند. من وقتی شش ماهه بودم فتقم می ترکد و به دلایلی یک روز کامل طول می کشد که عملم کنند. مادرم و فامیل هایم گه گاه برایم گفته اند در آن یک روز چه دردی کشیدم و آنها چه رنجی را تحمل کردند اما من حتی لحظه ای از آن درد احتمالا عظیم را به یاد ندارم ولی حالا وقتی دستم را با چاقو می برم روزگارم سیاه می شود و این سیه روزی هیچ وقت از یادم نمی رود حتی اگر نود سال عمر کنم. مردن بچه ها غم انگیز است. کیست که دیدن کودکی در خون او را نرنجاند. کشته شدن هر انسانی –حتی گناه کار- دردناک است اما به خدا مردن میان سال ها از همه دردناک تر است. با مردن آنها یک زندگی چند ده ساله که می توانسته مفهوم بی عدالتی، سرزمین مادری، مبارزه و خیانت را درک کند خاک می شود. تنی که دست کم یک بار از اعماق وجودش عاشق شده چال می شود. من برای میان سالها اشک می ریزم. برای پدرها و مادرها، خواهرها و برادرها، پسرخاله ها و دوست های خانوادگی. برای مجردهای بی کس و کار. برای تن های زمخت و بی قواره؛ شکم های گنده و باسن های از شکل افتاده. برای موهای خاکستری و چروک های ناچیز زیر چشمها.

    پینوشت: این عکس را فقط برای جلب توجه گذاشته ام واِلا این دلقک های زیبا رو، این دانشجویان سال اول بازیگری و بشردوستان عدالت خواه هیچ دردی از غزه دوا نکرده اند و نمی کنند
مهام میقانی عالی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد