حقیقت

مارک زوکربرگ، موسس فیس بوک، در دادگاهی ست که بر علیه او و شرکتش تشکیل شده است)
وکیل: آقای زوکربرگ، حواستون به من هست؟
مارک زوکربرگ: نه!
وکیل: شما فکر میکنین من مستحق این بی توجهی شما هستم؟
مارک زوکربرگ: بله؟...
وکیل: آیا شما فکر میکنین که من مستحق این بی توجهی شما هستم؟
مارک زوکربرگ: من مجبور بودم قبل از اینکه این دادگاه شروع بشه سوگند یاد کنم که فقط حقیقت رو میگم و اصلا دلم نمی خواد سوگند خودم رو بشکونم. در نتیجه من از نظر قانونی مجبور هستم که به سئوال شما جواب «بله» بدم.
وکیل: بسیار خب. پس شما فکر میکنین که من مستحق این بی توجهی شما هستم.
مارک زوکربرگ: اون چیزی که من بهش فکر می کنم اینه که موکلین شما میخوان برای اینکه بلندقد بنظر بیان، بیان روی شونه های من بشینن. اینا این حق رو دارن که شانس خودشون رو امتحان کنن، اما هیچ الزامی وجود نداره که من اینجا بشینم و به دروغهای شما گوش کنم. فقط یه بخشی از حواس من به شماست، یه بخش خیلی خیلی کوچیک. تمام حواس من به اینه که برگردم به دفتر فیس بوک، جایی که من و همکارام کارایی میکنیم که هیچ کس توی این اتاق، از جمله و مخصوصا موکلین شما، چه از لحاظ عقل و شعور، چه از لحاظ خلاقیت، توان انجامش رو ندارن. (کمی مکث می کند) تونستم جواب سئوال مودبانهء شما رو محترنامه و با دقت کافی بدم؟؟

روابط...

زاگرب مجموعه ای موزه است که بین آنها خیابان کشیده اند و خانه ساخته اند!در کنار موزه هایی که می شود شبیه آن را در هر جای دیگر جهان یافت یک موزه خصوصی هم هست که جایزه بهترین موزه اروپا را برده است.موزه اسم عجیبی دارد:
The Broken Relationship
موزه پر است از ابزار و وسایلی که از سراسر جهان گرد آمده و مال آدم های معمولی است که رابطه های عاشقانه شان شکست خورده است.از مانیل تا زاگرب.....از قاهره تا پنسیلوانیا.وسایل هم معمولی اند....از یک ساعت شماطه دار که چهارده سال بر بستر دو عاشق زنگ می زده و پایان شب های شاعرانه شان را خبر می داده تا نامه ای که دختری بر پشت آینه می نویسد و آینه را می شکند و تکه های شکسته را برای جوانکی که پس از دو سال اورا ترک کرده می فرستد.هر کس که وسیله اش در موزه را به نمایش گذاشته یادداشتی را هم نوشته است که در آن کوتاه یا بلند چیزی در باره رابطه آن شیء و شکست عاشقانه اش گفته.
در ورودی موزه یک خرگوش کوکی کوچک است که مال بنیان گذار موزه است.عکسی از خرگوش هم در میان یک بیابان خشک خودنمایی می کند.اما جالب تر برای من یادداشت موسس موز...ه درباره آن است که می نویسد:
"حدس زده می شد بانی(خرگوش)تمام جهان را سفر کند اما از ایران دورتر نرفت.عکس فوتوشاپ نیست در بیایانی نزدیک تهران گرفته شده!"
دختر راهنمای موزه ماجرای عاشقانه اورا برایم تعریف می کند که باشد برای بعد....
راستی چند نفر از ما توی خرت و پرت هایمان نشانه هایی از شکست هایمان را هنوز نگه می داریم؟شاید اگر نشانه های تلخ جدایی ها را جسمیت ببخشیم و آنها را به موزه های شخصی مان بسپاریم قلب هایمان جای بیشتری برای بخشیدن پیدا کند.... موزه را چند ساعتی دیدم تا بعدا در کتاب در باره اش بنویسم اما اگر دوست دارید بیشتر بدانید و ببینید به اینجا سر بزنید:
www.brokenships.com 
 
 
نوشته ای از منصور ضابطیان

چی میشد؟

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

۰۰۰

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.