نوشتن درباره فلسطین سخت است. اما این سختی از کجا می آید؟ چرا نمیتوان درباره این جنایت آشکار براحتی چیزی نوشت در حالی که بیش از هر چیز دیگر باید درباره آن نوشت؟
شاید به خاطر آن است که درک این فاجعه برای ما دشوار است. نهتنها برای ما بلکه برای خیلی افراد دیگر از جامعه بشری. بشر فراموشکار شده است. نمیتواند تاریخ جنایتها را به خاطر بیاورد. دلیلش هم شاید به قول آن نویسنده چکی، دولت-ملت ها هستند. دول...ت-ملت ها دشمن خاطرهاند و مولد فراموشی. علیالخصوص خاطره فجایع. چراکه بنیاد یگانگی میان دولت و ملت بر اساس جنایت و یکدستسازی است. بنابراین دولت-ملت باید جنایت کند تا دولت-ملت باشد و بلافاصله کاری کند که مردم جنایت را فراموش کنند. حال در نظر بگیرید همین دولت-ملت ها بخواهند در مقابل یک دولت-ملت جنایتکار دیگر بایستند. اول از همه خودشان را نقض کردهاند. دوم اینکه خود دولت-ملت را زیر سؤال بردهاند. و سوم اینکه باید برای سرکوب دولت-ملت قبلی، دولت-ملت جدیدی برپا کنند. خوب، آنها بهظاهر تصمیم عاقلانهای میگیرند و کنارهگیری میکنند. یا برخی از آنها مداخله میکنند تا دولت-ملت خویش را بپا کنند.
دشواری ماجرا همینجاست. مسئله فلسطین، عراق و افغانستان و حتی ایران نشاندهنده شکست دولت-ملت هاست. برخی دوستان میگویند عراق و افغانستان دولت-ملت نداشتند که به این روز افتادند. مسئله این بود که پروژه دولت-ملت سازی از اساس پروژهای شکستخورده است. به داعش نگاه کنید. از دل یک دولت-ملت بیرون آمد. دولتی که با ملتش هرگز یکی نبود،نیست و نخواهد بود.
دولت-ملت سازی در خاورمیانه شکستخورده است. اینکه مردم نسبت به فلسطین شدیداً حساساند و دولتها بیتفاوت، بزرگترین نشانه شکست پروژه دولت-ملت سازی است. مردم از دولتها جلوترند و دولتها دارند دندهعقب میرانند. بزرگترین مصیبت وضع فعلی این است که پتانسیل مردمی بینالمللی بالایی برای مقابله با اسرائیل وجود دارد اما سازماندهی این پتانسیل مردمی دشوار است. دلیل عمدهاش بازهم دولت-ملت های منطقه هستند. آنها قانون احترام متقابل به جنایت همدیگر را بهخوبی رعایت میکنند. در این شرایط باید از هرگونه پتانسیل مردمی برای مقابله با اسرائیل استفاده کرد.
مبارزه با اسرائیل زیر لوای دولت-ملت ها، نقض خود مبارزه است. اسرائیل را فقط میتوان با همبستگی مردمی فراتر از دولت-ملت ها شکست داد. اگر چنین اتفاقی بیفتد،اسرائیل بهزودی شکست خواهد خورد، به همان سرعتی که هیتلر و همه فاشیستها شکست خوردند
شاید به خاطر آن است که درک این فاجعه برای ما دشوار است. نهتنها برای ما بلکه برای خیلی افراد دیگر از جامعه بشری. بشر فراموشکار شده است. نمیتواند تاریخ جنایتها را به خاطر بیاورد. دلیلش هم شاید به قول آن نویسنده چکی، دولت-ملت ها هستند. دول...ت-ملت ها دشمن خاطرهاند و مولد فراموشی. علیالخصوص خاطره فجایع. چراکه بنیاد یگانگی میان دولت و ملت بر اساس جنایت و یکدستسازی است. بنابراین دولت-ملت باید جنایت کند تا دولت-ملت باشد و بلافاصله کاری کند که مردم جنایت را فراموش کنند. حال در نظر بگیرید همین دولت-ملت ها بخواهند در مقابل یک دولت-ملت جنایتکار دیگر بایستند. اول از همه خودشان را نقض کردهاند. دوم اینکه خود دولت-ملت را زیر سؤال بردهاند. و سوم اینکه باید برای سرکوب دولت-ملت قبلی، دولت-ملت جدیدی برپا کنند. خوب، آنها بهظاهر تصمیم عاقلانهای میگیرند و کنارهگیری میکنند. یا برخی از آنها مداخله میکنند تا دولت-ملت خویش را بپا کنند.
دشواری ماجرا همینجاست. مسئله فلسطین، عراق و افغانستان و حتی ایران نشاندهنده شکست دولت-ملت هاست. برخی دوستان میگویند عراق و افغانستان دولت-ملت نداشتند که به این روز افتادند. مسئله این بود که پروژه دولت-ملت سازی از اساس پروژهای شکستخورده است. به داعش نگاه کنید. از دل یک دولت-ملت بیرون آمد. دولتی که با ملتش هرگز یکی نبود،نیست و نخواهد بود.
دولت-ملت سازی در خاورمیانه شکستخورده است. اینکه مردم نسبت به فلسطین شدیداً حساساند و دولتها بیتفاوت، بزرگترین نشانه شکست پروژه دولت-ملت سازی است. مردم از دولتها جلوترند و دولتها دارند دندهعقب میرانند. بزرگترین مصیبت وضع فعلی این است که پتانسیل مردمی بینالمللی بالایی برای مقابله با اسرائیل وجود دارد اما سازماندهی این پتانسیل مردمی دشوار است. دلیل عمدهاش بازهم دولت-ملت های منطقه هستند. آنها قانون احترام متقابل به جنایت همدیگر را بهخوبی رعایت میکنند. در این شرایط باید از هرگونه پتانسیل مردمی برای مقابله با اسرائیل استفاده کرد.
مبارزه با اسرائیل زیر لوای دولت-ملت ها، نقض خود مبارزه است. اسرائیل را فقط میتوان با همبستگی مردمی فراتر از دولت-ملت ها شکست داد. اگر چنین اتفاقی بیفتد،اسرائیل بهزودی شکست خواهد خورد، به همان سرعتی که هیتلر و همه فاشیستها شکست خوردند