عکس ها

هر تصویرى از گذشته که زمان حال آن را از آنِ خود نشناسد ، ناگزیر دستخوش فراموشى مى شود.
والتر بنیامین/ تزهایی درباب فلسفه تاریخ

عکس هاى پرسنلى را معمولاً پنهان مى کنیم. کمتر کسى پیدا مى شود که عکس پرسنلى ٣در٤ خود را در جایى مثل فیسبوک بگذارد. تمایل داریم عکسى به همراه یک فیگور را نشان دهیم. عکسى که چیزى مازاد از ما را با خود به همراه دارد. براى همین است که از نشان دادن عکس هاى پرسنلى اجتناب مى کنیم و گاه خجالت مى کشیم. اما این بدین معنا نیست که عکس هاى پرسنلى واجد هیچ فیگورى نیستند. آنها حاوى چهره پلیس و دولت اند. در واقع آنها فیگور یک بدن مطلوب براى پلیس و رام شده را در خود دارند. بدن رام نمایش داده شده در عکس هاى پرسنلى در واقع آنچیزى است که دولت آرزومندانه طلب مى کند. زاویه مستقیم بدن، چشمانى زل زده به دوربین رسمى(خیره به حاکم و بروکراسى) ، تنى بى دست و پا( علیل) ، یکدستى رنگ هاى پس زمینه و .... نمایش یک تن بى دردسر است.
عکس هاى پرسنلى آنگونه که امروز رواج دارد ریشه در عکاسى از زندانى ها دارد. از دهه ١٨٦٠ به بعد، نظام قضایى در اروپا و آمریکا ب...ه این فکر افتاد که از عکاسى براى ثبت پرونده مجرمین (همان ساکنین اتاق هاى٣در٤) بهره گیرد. هدف اصلى کنترل و ثبت چهره زندانیان و در صورت لزوم بازشناسى آنها پس از پایان دوره محکومیت شان بود.
بعدها این شیوه عکاسى و بقیه مکانیزم هاى حبس به دیگر نهادهاى دولتى نیز سرایت کرد و نظام پرونده سازى با عکس هاى پرسنلى رواج یافت.
این عکس یکى از اولین عکس هاى پرسنلى من در فرانسه است. عکس را در یکی از ماشین هاى خودکار عکاسى گرفتم. ماشین هایى که در همه جاى شهر پراکنده اند. دفعه اول عکسى که گرفته بودم را اداره دولتى نپذیرفت. ادعاى کارمند مربوطه این بود که لبخند زده ام. عکس با لبخند پذیرفتنى نیست. شاید چون: زندانى که نمى خندد. راست مى گفت. نتوانسته بودم خنده ام را نسبت به تجربه اولم از مکانیزم عجیب و غریب ماشین ثبت عکس پنهان کنم. براى دفعه بعد تلاش کردم که غمگین بنظر برسم. پذیرفت و با لبخندى از رضایت گفت: C’est bon 
 
نوشته ای از امین بزرگیان
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد