نگار...

سال ها بعد، وقتی برمی گردی امروزت را نگاه می کنی، مرور می کنی، می بری زیر ذره بین، خط به خطش را می نشینی تحلیل می کنی، باید یک کاری کرده باشی که وقتی می گذاری اش توی یک کفه ترازو، توی آن یکی کفه هرچه گند زده ای را بپوشاند. باید بتوانی وقتی یقه خودت را گرفته ای که «بعد این همه سال و این همه ادعا و این همه تجربه، چند چندی؟» یک مسابقه ای نشان بدهی که نتیجه اش تحت الشعاع قرار بدهد نتیجه های دیگر را، مسابقه هایی را که بد برگزار کرده ای، ناکام بوده ای درشان، _حالا بازی جوانمردانه نبوده، داور به نفع گرفته، چمن بد بوده، دروازه بان هول کرده، فورواردت با زانو زده زیر فک دفاع حریف که اخراج بشود یا توی گروه مرگ بوده ای_، هرچه! آدم باید وقتی سال ها بعد زندگی اش را می برد با بی رحمی، به شیوه یک شهریوری زیر ذره بین، تحلیل می کند، نقد می کند، فحش را می کشد به سرتاپای بازی خودش، یک چیزی داشته باشد توی دستش که خال بالا باشد، بزند زمین، بلند فریاد بزند: «کاره آس».  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد