همین

خدا کنه دیگه از کارم ایراد نگیره خیلی حال کنه و خوشش بیاد و دیگه باهام کاری نداشته باشه و دیگه نگه اصلاح کن واینا پولم هم بده زودتر خداییش خیلی زحمت کشیدم واسه ی این کار خداکنه گیر نده به پارادایم یا اینکه بگه جدول عین خودم درست کنه واینا  

خسته شدم درسم هم مونده

...

شاید مشهد جور بشه بریم:)ایشاا...باید وقت روان شناسم رو عقب بندازم بعدشم سریع بیام ترجمه ان/صاری رو درست کنم و نمیدونم.... 

طبق معمول مامانم میگه نه!بعدشم میگه هرجور خودت میخوای! 

۱بار نشد از تصمیم ما استقبال کنه! 

تازه الکی به مامانم گفتم هتل میریم +اینکه قطارش تندروست! 

همین جوریش گیر میده میگه اونجا تازه زلزله اومده!!لابد با هوایپما بود یا ماشین شخصی هم کلی بهانه داشت! 

خب چیکار کنم که اسمم توی لیست دانشگاه در نیامده! 

 

فقط دارم اهنگ بارون مهران مدیری رو گوش میدم دلم گرفته درستم اصلا نخوندم 

خداکنه بامبول سر مقاله م یارو درنیاره خداکنه کار مقاله همایشم درست بتونم جمع و جورش کنم! 

فردا صبح باید وقت بذارم شکلهای کاره رو جمع و جور کنم قبل و بعد عصرونه هم درس بخونم شبم روی همایش پز...کار کنم 

خداکنه جورشه همه چی!

اون از من چی میدونه؟

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

۰۰۰

دست و پاهام یخ زده خداکنه سرم نخورده باشم اول میخواستم عود جنگل بارونی بردارم از بوش بدم اومد لیمویی رو برداشتم گندزده به هوای اتاق به مامان گفتم بذارش تو تراس! 

خوبه 1و3نیست یکم حس تعلقمون کم بشه! 

امروز با یه صدایی که براش اشناست کلی تلفنی باهاش حرف زدم و خوش گذشت! 

کلی کار دارم و درس ولی حسش نیست!:( 

دختردایییم تموم شده امتحانش !
کی جلسه اخر رو حس داره پیاده کنه!!:(

۰۰۰

امروز صبح با اسپاسم شکمی و سردرد بیدار شدم بعدش با دوقرص خداروشکر سرحال بعدش دانشکده و دانشگاه بعدشم رفتم با دوستم بیرون یکم از کار پایان نامه به خاطرش عقب افتادم ولی رفتیم ناهار پیتزا و یکم اش خوردیم وتوی بازارچه لاله یه غلطی کردم عود خریدم +دستبند دوستم هم یه جاقلمی از اصفهان بهم داد کلی برف اومده با بدبختی رفتم و اومدم بعدشم رفتم خوابگاه از دوستم جزوه گرفتم و 31اس هم با م زدیم ... 

عصرم نخوابیدم کلی هم کار دارم!مامانم هم داشت به دخترداییم میگفت خیلی خوب زندگی میکنه!!:)) 

مرسی خدا...

!

درد دارند ادمها پس کمی مراقب ایکون هایتان باشید که شاید بشکنند کسی را 

 

چه بد

چه قدر بد است که توی خانه هیچ کس حتی حوصله ی خودش را هم نداشته باشد 

دستم درد میکنه دلم یه جوریه