لعنتی گفتم نمیشه ننویسیم ...
نوشتن رو هم ازمون گرفتی...
و من نه راه پیش دارم و نه پس تو هم که سکوت...
درد است خب میبینی؟
کلی از کافه های این حوالی را رفته ام برخی بیشتر حال داده اند و خاطره شده اند و ادم وقتی تنهاست هم میتواند به انان پناه برد مثل کافه ی امشب...
دلم تو را میخواست ...و برچسب هایی که هنوز نمیتوانم بدون تو نگاهشان کنم ...
تو که نیستی من با کی کودکی کنم؟به کی زورگویی؟به کی گیردهم؟ چه کسی را ارام کنم؟چه کسی را نصیحت؟چه کسی را مهربانی!منتظر سلامهای صبحگاهی کی شوم ؟به امید کی هزار بار راهی خانه ات شوم؟چه کسی را حظ برم از مهربانی اش!از دست کی حرص بخورم ...
میدانی دیوانه شده ام نیستی ...اه کاش نگفته بودی انطور که انطور نمیگفتم و تو فقط بیانصافی هایم را نمیکردی پتک کاش خوانده بودی بقیه اش را و دردم را میدیدی!!!
دلم یک چیزهای خاصی میخواهد به عنوان کار اینده:
۱-مجری و برنامه ریز برنامه ی اپرا
۲-مجری و برنامه ریز برنامه ی پرگار
۳-تدریس در مقطع دبیرستان در رشته ی مورد نظرم
۴-تدریس در مقطع کارشناسی در رشته ی مورد نظرم
۵-نماینده مجلس
۶-روان شناس
۷-در کنار کارم عکاسی هم کنم ... از ان سوژه های ناب...بعد لابد بفروشمشان
۸-در کنار کارم نقاشی هم کنم ....از ان نقاشی های خاص خودم..................
۹-برای دوره ای مربی مهدکودک و معلم دبستان و راهنمایی هم باشم.
۱۰-زبان انگلیسی درس بدم البته زبانم اونقدرها خوب بشه که اینکارو کنم.
۱۱-در کنار کارم توریست هم باشم...
۱۲-در کنار کارم ارایشگری هم بلد باشم.
۱۳-مقاله نویس اجتماعی و محقق گهگاهی هم باشم.
۱۴-مدیرعامل یا برنامه ریز یا مدیر یک بخش هم باشم.
۱۵-کارمند یک اداره ی دولتی هم خوب است.از لحاظ اینکه شغل ثابتی است و درامد ثابتی دارد.
گاهی حسودیم میشه به عشق نی ...به عشق مهره و...
و به خیلی چیزهای دیگر به ذوق این وبلاگها +ارزو و ایکونهایش میایم وبلاگ و بلاگفا!
خداروشکر فردا جلسه نداریم
خداروشکر فردا پول رو میریزن حسابمون ...خداکنه اولین ... خداکنه زیاد باشه:))اولین باره که قراره بهش برگشت نخوره!خیلی شیرینه اگه واقعی باشه:))
جاش خالیه صندوق پستیم پر که میشه فکر میکنم اونه !دلم هری میریزه پایین دلم خواب میخوادو استراحت بی دغدغه!
مرسی خدا بابت هرچندروزی های شلوغ و دلتنگی ولی با حالی که بشود بهبودش داد...
وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!
*اگه سال تا سال یه قرون تو جیبت نباشه مامان و بابات نمی فهمند، کافی یه نخ سیگار تو جیبت باشه همه میفهمن!
*موقع فوتبال نگاه کردن هشتاد دقیقه میشینی چش تو چش تلویزیون هیچ اتفاقی نمی افته، یه دقیقه میری دستشویی، میای میبینی بازی 2-2 تموم شده!
*هرچقدر هم دلیل منطقی واسه خرید یه چیز داشته باشی، همیشه یکی اون نزدیکی ها هست که بگه سرت کلاه گذاشتن عجیب!
*وقتی پیاده باشی تاکسی گیرت نمی آد، اما وقتی با ماشین باشی توی ترافیکی از تاکسی ها گیر می کنی.
*هروقت گرسنه میای خونه، اون شب اتفاقی غذا ندارین. اما یه شب که بیرون غذا می خوری وقتی میای خونه می بینی غذای مورد علاقت رو درست کردن.
*تو یه ظرف آجیل اولین چیزی که می خوری یه بادوم تلخه.
*موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه. دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی.
*سر جلسه به دوستت که هیچی نخونده کل سوال ها رو برسونی و برگه هاتون با هم مو نزنه، نمره اون بیشتر می شه. این از قوانین ثابت مورفی هستش، شک نکن!
*اگه یک بار سر کلاس نری و استاد بگه جلسه بعد امتحانه، هیشکی بهت خبر نمیده! اما امان از اون روزی که یکی از اساتید حذف کنه، شونصد نفر یادت می افتن و بابای گوشیت رو در میارن از بس مسیج میدن که فلانی، استاد گفت حذفی!
*برای موفق شدن تنها یک راه وجود دارد، اما برای شکست خوردن راه های زیاد.
*اگه یه ماشین صفر بخری، هرچقدر هم مواظبش باشی و سعی کنی جای مطمئنی پارکش کنی، بازم خط روش می افته، ولی ماشین کهنه داغونت رو بزار وسط اتوبان کرج، شب بیا سالم برش دار.
*یه وقت هایی که خیلی عجله داری اگه لاستیک هواپیما هم زیر ماشین انداخته باشی، میای می بینی 2تاش پنچره!
*دقیقا همون روزی که 5 دقیقه دیرتر بیدار شدی تمام وسایلت مفقود میشن!
*دقیقا وقتی جفت دستات تا آرنج گریسی یا گلی هستش، چشمت خارش می گیره!
*اگر یک تاریخ برای شما خیلی مهمه، 10 روز قبل از اون یادتونه و دقیقا همون روز یادتون میره. 355 روز بعدش هم دارید حرص از یادرفتنش رو می خورید. این قضیه فقط تا وقتی که اون تاریخ مهمه ادامه داره و بعدش برعکس میشه.
*اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
چندتا وبلاگ باز کردم اهنگها باهم قاطی شدن و ...
بوی کتلت میاد خیلی بدم میاد تازگی ها
به کی بگم شام نمیخوام میل ندارم
جایش خالی است من از خلا و بینیازی دیروز درامده ام توی تاکسی دلم میخواست...
دلم شاید میخواست پیام ...بیاد ...:)
امتحان را دادیم و...کاش فردا جلسه نباشد ...خسته ام ...بیدرسی میخوام و او را و چقدر دلم برایش تنگ شده ...
صبح رفته ام بیمارستان سی تی دوستی را بگیرم چقدر ناشکریم لابد دربرابر انهمه بدبختی و مریضی ...
دوتا از بچه های لیسانس را دیده ایم ...
عصر با بچه ها رفتیم بیرون بعدش جای خالیش را حس میکنم هرلحظه وااااای خدای من.
عکس روی دستکتاپم یک اناری است که رویش برف نشسته !
قبلیش دختری بود که یک برگ زرد زرد را خندان جلوی دوربین گرفته بود مثلا دارم فصل به فصل عوض میکنم چقدر دلم میخواست اینها را با او تمرین کنم دانه دانه ی فیگور ها را:)
خدایا همچنان بیخیالی میخوام و بیتفاوتی مثل امروز را فراموشی را با تمام وجود
خدمتکار یک دانشمند موظف بود هر روز او را راس ساعت مشخصی از خواب بیدار کند.
او عادت داشت هر روز با این کلمات ارباب خود را صدا بزند: برخیزید یک روز دیگر برای یک کار مهم و بزرگ دیگر آغاز شده است.
این روزها زندگیها سخت شده است و مشکلات از هر سویی به ما هجوم میآورد. زندگی مدرن در کنار آسایش و راحتی که به ارمغان آورده، سبب دلمشغولی بیشتر افراد شده است.
بسیاری از ما هفتهها و یا ماهها از دوستان و فامیل و کسانی که دوستشان داریم بیخبر میمانیم و آنقدر در زندگی روزمره غرق شدهایم که یادمان نمیآید آخرین بار کی عزیزانمان را دیدهایم و از شادی حضورشان لذت بردهایم. بهار و تابستان، پاییز و زمستان میگذرد بیآنکه زیباییهای این اعجاز طبیعت را درک کنیم.
اما زندگی میتواند به زیبایی رؤیاهایمان باشد. فقط باید باور داشته باشید.
بیایید با انجام کارهایی ساده زندگی را دلچسبتر، شادتر، زیباتر و سادهتر کنیم.
همین که صبح از خواب بیدار میشوید، از خداوند تشکر کنید که روز دیگری به شما داده است. آنگاه برنامه روزانه خود را تنظیم کنید و این سرفصلها را هم در نظر بگیرید:
1- سلامتی 2- شخصیت اجتماعی 3- جامعه
خوردن یک صبحانه مفصل نخستین قدمی است که برای سلامتی بر میدارید. برنامهریزی کنید که آب فراوان بنوشید. ناهار را مختصر و شام را سبک بخورید. خوردن سبزیجات و اجتناب از غذاهای فراوری شده را فراموش نکنید.
این سه اصل را فراموش نکنید و همیشه در خود حفظ و تقویت کنید: انرژی و توانایی، اشتیاق و شوق، احساس دلسوزی و همدلی.
در هنگام بروز مشکلات، روحیه خود را با کمک نماز و دعا، تفکر و اندیشه و ورزش بالا ببرید.
وقت بیشتری را به خواندن کتاب و بازی اختصاص دهید.
در روز 10 دقیقه از وقت خود را به سکوت و تفکر اختصاص دهید و به اندازه کافی بخوابید.
روزانه 10 تا 30 دقیقه پیادهروی کنید و در هنگام پیادهروی حتما لبخند روی لب داشته باشید.
زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید. شما ظاهر زندگی آنان را میبینید و نمیدانید که درون آنها چه میگذرد.
افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید. بیش از حد توان خود، کاری انجام ندهید. خیلی خود را جدی نگیرید.
انرژی خود را صرف دخالت یا بهتر بگویم فضولی در امور دیگران نکنید.
هنگام بیداری بیشتر خیالپردازی کنید.
حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.
گذشته را فراموش کنید. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین میبرد.
زندگی کوتاهتر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.
با گذشته خود رفیق باشید و از آن پند بگیرید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
هیچ کس مسئول خوشحالکردن شما نیست، مگر خود شما.
بدانید که زندگی مدرسهای است که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر هستند.
بیشتر بخندید و لبخند بزنید.
مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد.
گهگاهی به دیدار خانواده و اقوام خود بروید یا حداقل به آنان زنگ بزنید.
هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید. خطای دیگران را ببخشید.
زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.
سعی کنید حداقل هر روز به 3نفر لبخند بزنید.
اینکه دیگران راجع به شما چه فکری میکنند، به شما مربوط نیست.
زمان بیماری، شغل شما به کمک شما نمیآید بلکه دوستان شما به شما مدد میرسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.
کارهای مثبت انجام دهید. از هر چیز غیرمفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.
خداوند درمانگر هر چیزی است. ذکر و یاد خدا شفای هر دردی است. هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذراست.
مهم نیست که چه احساسی دارید؛ باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.
بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.
سلامت > عمومی - همشهری آنلاین:
یک گزارش جدید بوسیله سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) میگوید دانمارکیها شادکامترین مردم جهان هستند.
به گزارش لایوساینس OECD در تحقیق "زندگی چگونه است؟" که نتایج آن در 12 اکتبر به صورت آنلاین منتشر شده است، از دادههای به دست آمده از نظرسنجیهای جهانی موسسه گالوپ استفاده کرد تا شادکامی و رفاه را در مردم 40 کشور متفاوت را محاسبه کند، و همچنین عواملی که قویترین تاثیر را بر شادکامی مردم دارند، بررسی کرده است.
شهروندان دانمارک در یک مقیاس 0 تا 10میزان رضایت زندگی خود را به طور میانگین 7.8 اعلام کردند. شهروندان کانادا، نروژ، سوئیس، سوئد، هلند، استرالیا و فنلاند در ردههای بعدی از لحاظ رضایت زندگی قرار دارند. ایرلند، اتریش و آمریکا با میانگین رضایت از زندگی 7.2 ردههای بعدی در این جدول را اشغال میکنند. مردم چین و مجارستان در میان این 40 کشور پایین میزان رضایت از زندگی، هر دو 4.7، را ابراز کردهاند.
هنگامی که سوال "احساس امروزتان چیست؟" دانمارکیها باز در صدر قرار میگیرند، و 88 درصد آنها پاسخ دادند که احساسی مثبت دارند. در این مقیاس آمریکاییها با ابراز احساسات مثبت بوسیله 83 درصد افراد، در رده 19 قرار میگیرند.
در مجموع گزارش OECD نشان داد که رفاه در این کشورها به طور میانگین در طول 15 سال گذشته افزایش یافته است. مردم ثروتمندتر شدهاند و با احتمال بیشتر دارای شغل هستند؛ شرایط سکونت بهتری دارند و به میزان کمتری در معرض آلودگی هوا قرار دارند؛ عمر طولانیتر میکنند و تحصیلات بالاتری دارند؛ همچنین میزان قرارگیری مردم این کشورها در معرض جنایات در طول این دوره کاهش یافته است.
اما این گزارش نشان میدهد در درون این کشورها تفاوت قابل ملاحظهای میان افراد از لحاظ شادی وجود دارد. OECD میگوید: "برخی از گروههای جمعیتی، به خصوص افراد کمتر تحصیلکرده و کمدرامد به طور عمومی از لحاظ تمام ابعاد رفاه مورد بررسی در این گزارش وضعیت بدتری داشتند. برای مثال، این گروهها عمر کوتاهتری دارند و مشکلات بهداشتی بیشتری گزارش میکنند؛ کودکان آنها در مدارس نمرات بدتری میگیرند؛ کمتر در فعالیتهای سیاسی شرکت میکنند؛ در هنگام نیازمندی بر شبکههای اجتماعی ضعیفتری تکیه میکنند؛ بیشتر در معرض جنایات و آلودگی قرار میگیرند؛ و نسبت افراد تحصیلکردهار و پردرآمدتر در کشورشان کمتر از زندگی رضایت دارند"
OECD همچنین به بررسی عوامل زندگی که بیشترین تاثیر را بر رفاه افراد دارند پرداخته است. این سازمان بیش از نیم میلیون نفر از سراسر جهان را در یک نظرخواهی آنلاین مورد بررسی قرار داد، و بعد میزان شادکامی و رضایت زندگی آنها را با سایر مشخصات آنها مانند وضعیت اشتغال و مشارکت سیاسی و اجتماعی آنها مورد مقایسه قرار داد.
پژوهشگران OECD اول از همه دریافتند که "داشتن شغل عنصر اساسی در رفاه است. شغلهای خوب درآمد مناسبی را برای فرد فراهم میکنند، اما در عین حال هویت شخصی و فرصت برای روابط اجتماعی را هم شکل میدهند."
این نظرخواهی همچنین نشان داد، فاصله کمتر میان محل کار وزندگی، دسترسی به فضای سبز، محیط زیست پاک، گذراندن زمان بیشتر با دوستان و خانواده، وضع مناسب سلامت و مشارکت در فعالیت سیاسی (برای مثال امضا کردن تومارها و در تماس بودن با نمایندگان) همگی به طور مستقیم با احساسات شادکامی افراد ارتباط دارند، و اثری بزرگتری نسبت به میزان درآمد افراد بر شادکامی آنها دارند.
به گفته دبیرکل OECD، آنخل گوئرا، نتایج گزارش "زندگی چطور است؟" بیانگر آن است که دولتها باید بر اهدافی به جز پیشرفت اقتصادی نیز متمرکز شوند.
گوئرا گفت: "برخی ممکن است تعجب کنند که سخن گفتن درباره رفاه و شادکامی، به جای تنها متمرکز شدن بر رشد اقتصادی، برای خروج کشورهای ما از این بحران ضروری است. "
"من قویا اعتقاد دارم که لازم است در سیاستگذاریهایمان تصویری کلیتر را در نظر داشته باشیم، زیرا رویکرد "رشد به صورت معمول" دیگر کافی نیست. در پسزمینه سیاسی دشوار فعلی، تعیین کردن اهدافی کانونی به جز میزان درامد، مانند بهبود بخشیدن به احساس رفاه شهروندان، تضمین دسترسی به فرصتهای مشارکت و حفظ محیط زیست اجتماعی و طبیعی ما بیشترین اهمیت را دارد."