یسنا

این آدم یادم داد که از چراها تا رد نشم درجا خواهم زد.... بهم گفت هر کسی تو این چراها بمونه لحظه رو از دست میده فقط

به جای چرا گفتن ها دنبال راه حل باش....

این آدم حس تازه ای برام آورد.... نمیدونم چرا ولی حتی نگاهش آروومم کرد تو اون لحظات...شاید چون فکر کردم می فهمه چی دارم می گم.... همین حس باعث شد حرفاشو باور کنم

بهم گفت زندگی مثل یه مرکز خریده.... یه سبد داری با گنجایش محدود.... تو قفسه ها پر زندگی... سبدت رو پر کن از چیزهایی که دوست داری نه چیزهایی که بهت تحمیل میکنن ...حتی اگر مجبور شدی چیزی رو که نمیخوای بندازی تو سبدت...بزن بره اون زیر.... روش رو پر کن از دوست داشتنی هات....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد