گام سی و هشتم برای رسیدن به اهداف(شاهین فرهنگ)

لقد خلقنا الانسان فی کبد.


همانا ما انسان رو در سختی آفریدیم ، "ال" که بر سر کلمه ی "انسان" آمده ، الف و لام جنسه ، یعنی تمامی انسانها بلا استثنا دارای رنج و سختی هستن.
حضرت سلیمان پادشاه بود ، خب رنج و سختیش کجا بود ؟ همه چی داشت !


سلیمان نبی می گفت من چجوری جرات کنم ، یک ذره از این پول های حکومتی رو استفاده کنم ؟ توی بازار زنبیل بافی می کرد تا از بیت المال استفاده نکنه ، خودش با دست مبارک خودش می بافت و توی بازار می فروخت و پولش رو برای مخارج خودش استفاده می کرد.


خب خیلی سخته یک پادشاه با این همه امکانات بره تو بازار بگه آی زنبیل ...


دوستان من ، کسی که قهرمان ورزش یا المپیادهای علمی میشن خیلی تلاش می کنن خیلی عرق میریزن ، خیلی سختی می کشن تا به جایی می رسن.
کسی که فلسفه ی رنج و سختی رو نمی دونه ، تکلیف گریز می شود.
لازمه ی برنده شدن سختی کشیدن است.


تو کلاس ورزشی ، مربی شاگردها رو می دوونه ، خودش می ایسته زمان می گیره ، اون کسی که فلسفه ی رنج و سختی رو نمی دونه میگه : این مربیه هم مریضه ها ، آزار داره ، خودش وایساده ، هی به ما میگه بدوید بدوید !
وقتی روی مربی اونوره راه میره ، تکلیف گریزه ، چون فلسفه ی رنج و سختی رو نمی دونه.
اما کسی که فلسفه رو می دونه ، میگه استاد میشه دو تا تمرین هم واسه تو خونه بدی.


روزای بارونی این چاله ها پر آب میشه ، پیرمرد پیرزن ها رو دیدین ؟ دور چاله دور میزنن فحش میدن ! مملکته داریم ؟ بمیرین الهی ! همش چاله !
بچه های دبستانی چطور ؟ بدو بدو می پره توش میگه آخ جوووون ... چاله !


دوست من !
گودال های زندگی برای اینکه بپریم توش و کیف کنیم
، دور نزنید ها ! انقدر ما باحالیم ، میشینیم از بارون شعر می گیم:
و باران که آمد ...
مرا نرم بارید ...
و من با چک چکش ، بر پنجره جاری شدم ...


همین من که دارم شعر میگم ، اگه تو خیابون باشم بارون بگیره به زمین و زمان فحش میدم!
ما در زندگی نیاز به تقلا و رنج و سختی داریم تا پرواز کنیم و اوج بگیریم.


و اما دوازدهمین کلید طلایی موفقیت ...
12- حضور در لحظه : دوستان عزیز من و شما باید یاد بگیریم هر کاری رو که می کنیم ، همه ی توجهمون معطوف به همون کار باشه ، غرق در همون کار باشیم ، ولی متاسفانه ما ذهنمون مدام داره باهامون بازی می کنه.
ذهن ما خیلی مشغوله ، ما میخوایم یاد بگیریم از تمامی لحظاتمون بهترین و کامل ترین استفاده رو ببریم.


یه آزمایش با هم انجام بدیم ...
چشماتون رو ببندید ، بدون اینکه به ساعت نگاه کنید و بدون اینکه بشمرید تو ذهنتون ، هر وقت احساس کردید یک دقیقه شده چشماتون رو باز کنید...
1 ، 2 ، 3 ...
...
جالبه بدونید بیشتر شما بین ثانیه ی 20 تا 30 چشمتون رو باز می کنید و فکر می کنید یک دقیقه گذشته.


دوستان عزیز !
عدم زندگی در لحظه ، شتابان برخورد کردن با زندگی ، باعث شده من وشما زود به پایان برسیم ، تند همه چیز رو تموم کنیم ، عجله داشته باشیم ، عمرمون هم همینجوری تموم میشه ، همه زندگیمون شده دویدن و شتاب ، و از زندگی لذت نمی بریم ، با عجله رانندگی می کنیم ، بوق میزنیم ، سبقت می گیریم ، استرس داریم ، اگر ما نتونیم زمان رو کنترل کنیم ، درسها و عبرت ها برای ما آشکار نخواهد شد. از زندگی لذت نخواهیم برد. هیچی از زندگیمون نمی فهمیم.


داریم میریم مسافرت ، از همون اول تو مقصد هستیم و هیچ لذتی از محیط اطرافمون نمی بریم ، از دیدن چشمه و کوه و رود و آسمون لذت نمی بریم.
کائنات آرام و آهنگین است ، میخوای صدای موسیقی هستی رو بشنوی ؟ سرعتت رو در زندگی کم کن. شتابت رو کم کن.


من شخصا ندیدم تو همه ی مطالعاتی که در موفقیت انجام شده ، گفته باشن که علت موفقیت ، شتاب بوده ، با عجله و تند تند حرکت کردن.
یه کوچولو از مامانش پرسید مامان ساعت چنده ؟ مامانش گفت 20 دقیقه به ده ، کوچولو گفت : مامان الان ساعت چنده ؟
یعنی چی ؟ یعنی تو الان تو ساعت ده هستی مامان جون !


اصلا همش میخوایم تند تند بریم جلو ، درصد بالایی از استرسی که ما در زندگی داریم به این خاطره که ما فکر می کنیم وقت کافی برای رسیدن به خواسته هامون نداریم.
وقتی از آینده می ترسیم ، وقتی گمان می کنی نمی رسی در وقت معینی کاری رو انجام بدی یا به خواسته ای برسی ، دچار استرس و نگرانی میشی.


همه تون ساعت هاتون رو از دستتون باز کنید و دیگه بهش نگاه نکنید ، بذارید تو کیفتون تو جیبتون ، میخوایم از آینده رها بشیم.
چرا خودت رو بیخودی درگیر کاری می کنی که در آینده است ؟


ببر داشت یکی رو تعقیب می کرد ، این افتاد تو دره ، گیر کرد به یه شاخه ای ، اونطرف تر دید یه توت فرنگی هست ، دستش رو برد توت فرنگی رو برداشت و خورد و گفت : به چه باحال بود. ببره هم اون بالا منتظرش بود که بخوردش ، ولی توت فرنگیه رو از دست نداد.


خیلی از ماها توت فرنگیه رو نمی خوریم ، منتظریم ببره بره ، شرایط آروم بشه ، اگر فرصت کردیم ، توت فرنگی رو بخوریم.
یه نگاهی به زندگیهامون بندازیم ، ما میخوایم وقتی بحران های زندگیمون تموم شد کیفی بکنیم ، لذتی ببریم ، استراحتی بکنیم ، تفریح بکنیم.


دوست من اگر تو تو همین شرایط ناآرام و بحرانی ، نگران باشی ، هاله های انرژی منفی تو به اون آقا ببره هم میرسه و اون رو خشمگین تر می کنه و اتفاقات بدتری می افته ، ببره میاد پایین و کارت رو تموم می کنه.
چرا انقدر نگران آینده هستی ؟ کسی که نگران اینه که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد ، حال رو از دست میده.


نمیگم هدف نداشته باشه ، برنامه نداشته باش ، برای آینده ات برنامه ریزی نکن ، میگم وابسته ی به نتیجه نباش.
وقتی نگرانی که چیزی رو از دست بدی خب از دست میدی ، کنار خیابون منتظر اتوبوس هستی ، نگران هم هستی که اتوبوس نمیرسه و به قرارت هم دیر میرسی ، مطمئن هم باش نمی رسی ، چون تو حال نیستی ، تو آینده ای ، همش نگرانی الان جلسه شروع میشه من نیستم و چی میشه !


دوست من در حال باش ، از اون فرصتی که در اختیارت قرار گرفته استفاده کن ، چیزی رو خلق کن ، به اطرافت نگاه کن ، ببین درسی هست که بگیری ، کاری هست که بکنی ، اصلا فکر کن ، فکر کن به یه چیزی ، خودت رو از اتوبوس و جلسه خلاص کن ، بهش فکر نکن ، اون لحظه رو برای خودت خلق کن و مطمئن باش به سرعت یه اتوبوس میرسه و سوارت می کنه.
ولی وقتی هی ساعتتو نگاه می کنی ، به زمین و زمان بد و بیراه میگی ، وای ، به جلسه نرسیدم ، الان چی میشه و ... خب به جلسه نمی رسی ، همه ی اتوبوس ها هم یا پر هستن ، یا نمیان ، یا مسیرشون بهت نمیخوره !


تو گذشته ات هم زندگی نکن ، چون حال رو از دست میدی ، من فلانی رو نمی بخشم ، خب لذت حال رو از دست میدی.
کسی که واسه فوت یه عزیز گوشه گیری کرده ، کسی که به فکر انتقام و تلافیه ، هیچ وقت از حالش لذت نمیبره.


سوره ی یونس آیه ی 62 : الا ان اولیاء الله لاخوف علیهم و لا هم یحزنون.
به درستی که دوستان خدا نه ترس دارن نه اندوه.
چقد باحال گفته خدا ...


ترس مال کی هستش ؟ آینده ، اندوه مال کی ؟ گذشته.
یعنی دوستان خدا نه درگیر گذشته هستن نه نگرانی از آینده دارن ، اینها دوستان خدا هستن. در حال زندگی می کنن.
علی – علیه السلام – می فرماید : آنچه گذشته ، تمام شده و آنچه در آینده است هنوز نیامده ، پس حال را دریاب.
الان رو بچسب.


دوستان لطفا هر کاری می کنید تو همون کار باشید ، تو همون لحظه باشین.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد