گام پنجم برای رسیدن به اهداف(شاهین فرهنگ)

وقتی از ابن سینا پیرامون دلیل موفقیتش می پرسند می گوید :

 


" 4 ساله بودم که استادم مرا نابغه خطاب می کرد ، او به من گفت هر روز این جمله را چندین بار تکرار کنم * حافظه ی من هر روز بهتر و بهتر می شود.* به توصیه استاد عمل کردم و هر روز چندین بار این جمله را تکرار می کردم چنانکه باورم میشد.

 


کار به جایی رسید که گذشته ی دور خود را به یاد آوردم ، زمانی را به یاد آوردم که در قنداق بودم و دنیا را سوراخ سوراخ می دیدم ، روزی از مادرم در مورد این موضوع سوال کردم ، مادرم در کمال شگفتی گفت : آری ، زمانی که در قنداق بودی من در حیاط خانه کار می کردم و برای اینکه خطری از جانب حیوانات خانگی و حشرات متوجه تو نشود ، آبکش بزرگی را بالای سر تو می گذاردم."

 


مثال دیگر ادیسون است ، جالب است بدانید ادیسون 1093 اختراع اساسی و مهم دارد. وی در مورد زندگی اش می گوید:


" 16 ساله بودم که به جرم کودن بودن از مدرسه اخراجم کردن ، روز یا شبی رو به یاد نمیارم که از پدرم کتک نخورده باشم.
موفقیت من دو دلیل مهم داشت ، یکی پشتکار فراوانی که داشتم و دیگری مادرم که علی رغم بداخلاقی های پدرم به شدت مرا دوست داشت و همیشه با شوق تمام مرا *نابغه* خطاب می کرد. به طوری که باورم شد نابغه هستم و به این جایی که هستم رسیدم."

 

یکی از مشکلات عمده ی ما "منفی" هایی است که در زندگی ما جاری است و توسط خود یا اطرافیانمان مدام تکرار می شود به طوری که به یک باور عمیق در ما تبدیل می شود.


گوته می گوید :" بزرگترین شیطان گمان بدی است که نسبت به خودت داری."

 

بهتر است از همین امروز که می خواهیم در جاده ی موفقیت و تحول گام برداریم ، واژه های "نمی شود" ، "نمی توانم" و "نمی گذارند" را از ادبیات کلاممان حذف کنیم.
کلمات نقش اساسی در جهت دهی به ضمیرناخودآگاه ما ایفا می کنند ، به این دو نکته ی بسیار مهم توجه کنید.

 

1-    در جملات تاکیدی مثبت خود کلمات منفی بکار نبرید


بعضی از جملات شاید به خودی خود منفی نباشند ، اما کلمات منفی در آنها بکار رفته است. باید توجه کنیم در عبارات تاکیدی مثبت حتی کلمه ی منفی نیز نباید بکار ببریم ، چرا که ضمیر ناخودآگاه به تک تک واژه ها توجه می کند.
منفی ها و مشکلات در زندگی ما وجود دارند ، اما ما به لطف خدا اثر آنها را در زندگی خود خنثی کرده و بر آنها غلبه می کنیم"


ما با بی توجهی به منفی ها ، سعی می کنیم اثر آنها را در زندگی خود خنثی کنیم.


در اینجا یک نکته ی اساسی و بسیار مهم را نباید فراموش کرد ، همانطور که در جلسه ی نخست گفتیم ، بنابر یک قانون طبیعی تا شروع به انجام کاری می کنیم ، در مقابل آن مقاومت می شود.


بنابراین طبیعی است که تا شروع به تفکر مثبت و مثبت اندیشی در زندگی می کنیم و سعی می کنیم منفی ها در ما اثری نداشته باشد ، شیطان زمزمه های منفی را در ذهن ما تقویت کرده و منفی ها را بزرگ جلوه می دهد و با جملاتی از جنس جمله ی زیر سعی می کند ما را از تحول و مثبت اندیشی بازدارد.


چرا خودتو گول میزنی ؟
مگه میشه مشکلات رو ندید گرفت ؟
اینا همش حرفه ، مثبت اندیشی چیه دیگه ؟
و ...

 

 

هر وقت چنین جملاتی در ذهن ما وسوسه شد ، نباید شک کرد این همان وسوسه ی شیطان است که نمی خواهد بگذارد تحول در ما اتفاق افتاده و دید ما نسبت به زندگی مثبت شود.
فراموش نکنیم باید در ابتدای راه تحول آماده ی مقابله با منفی ها و مقاومتها بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد