گاهی فکر میکنم فقط دری وری نوشتنو و از همه جا حرف زدنو دوس دارم!نه درس نه روانم میگم شاید خوب نبود!میخوندم از کجا معلوم دوس داشتم اصلا من از در ودیوار خوشم نمیاد از جایی که هی یه سری رفتار بهش حاکم باشه مثلا همه ی منابع باید اینطوری باشه یعنی هیچ جوره ذهنم فننی نیست لابد همون هردم بیلی و هرچی خوش اید برنامه ای خلاصه ندارم!شاید م اصلا نمیدونم تکلیف چیه فقط خوشحالم این دنیا ته داره و اخرش همه میمیرن واگرنه بشر چه ها که نمیکرددددد
خدا روشکر پارتی بازی و تقلبم توش کم اتفاق میافته:)