من عاشق ماجرای مردی هستم که به دکتر رابرت تلفن زده و گفته بود:" دیگه همه چی تموم شد- زندگیم نابود شد- تموم داراییم دود شد و رفت هوا!
دکتر رابرت از او پرسیده بود: آیا هنوز میتونی ببینی؟
- آره میتونم
- هنوز میتونی راه بری؟
- آره میتونم
- مسلما هنوز گوشها و انگشت هات هم سالم هستن وگرنه نمیتونستی به من زنگ بزنی!
- آره خوب سالمن!
و دکتر رابرت به او گفته بود: پس گمون میکنم با این حساب تقریبا همه چی سرجاش باشه! تو همه چی داری تنها چیزی که از دست دادی فقط پولهات بوده