اخرین حرفا را داشتم میخواندم دلم میخواستن عین ماجرای اندفعه انجمن بهم برخورد و بیندازمت سطل اشغال خاطرات ولی هنوز نتونستم ...
دارم گوش میدم :قرار نبود چشمای من خیس بشن ....