مننننننننننننن

دلم میخواهد بنویسم  

بنویسم از طعم شکلات با ان رنگ زردی که دارد و طعم چای... 

دلم میخواهد بپرسم چی شد مصدق و امیرکبیر و قائم مقام فراهانی بزرگ شدند اندازه ی یک ملت  

میخوام مقاله را سرو ته کنم و بپرم روی پایان نامه ... 

میخوام دوستی بیاید و حرف بزند ... 

دلم میخواهد امشب باشد توی همین اینترنت کاش و ما چت میکردیم کاری که نکرده ام تا به حال ...دلم میخواست به راحتی میگذاشتم برود ... 

دلم میخواست همه ی ارزوهایم را بنویسم ...همه ی دعاها و محرمی که برای من محرم نبود ...دلم میخواهد بگویم انچه فکر میکردیم الان نیست؟هست؟ 

 

دلم میخواهد برسم به تمام انچه توی ذهنم شده اند ایده ال و شاید نباشند و تنها خیالییییییییی باشد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد